این فصل های رنگ در رنگ عاشق
مرا وصل می کنند،
به ابرهای مهاجر
به نوای ترانه ای در دل
سرریز می شوم از سرانگشتان
همیشه تر شعمدانی های ایوان
روی گونه تب دار خاک
چقدر همین عاشقی ساده خوب است !
همین بی بهانه جاری بودن
همین بی هوا، بی اجازه ی روزگار
مثل باران باریدن!!
من وتو، در کنار هم که نه،
در دل هم
در دو سوی روشن ترین پنجره ی خدا
به آغاز هر روز می گوییم:
آی عشق چهره ات پیداست..........سلام !!